بربط/عود

از آلات موسیقی شبیه تار با کاسه ای بزرگ تر و دسته ای کوتاه تر. خاستگاه بربط با استناد به اکتشافات باستان‌شناسی به پنج هزار سال پیش، تمدن سومر و شهر اور بر می گردد. در نگاره‌های مصری به جای مانده از دو هزار سال پیش که نوازندگان را به تصویر کشیده‌اند این ساز دیده می‌شود. پس از آن بربط به دیگر نقاط خاورمیانه از جمله ایران و عربستان دوره پیش از اسلام هم راه پیدا می‌کند. 

وآن هشت تا بربط نگر جان را بهشت هشت در
هر تار ازو طوبی شمر صد میوه هر تا ریخته. خاقانی

نام دیگر آن عود است:

ز دست چنگ نوازت شدم چو نالان عود
ز زلف مشک فشانت شدم چو سوزان عود. عبدالواسع جبلی

تار

 از آلات موسیقی که دارای سیم، پرده، دستۀ دراز و کاسه است و از چوب درخت توت ساخته می شود و آن را با مضراب می نوازند. تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته می‌شود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها و بخش‌ها رایج است.

دیدیم بسی ناخوشی از محتسب اما
نی تار بریدیم و نه مضراب شکستیم. طالب آملی

چنگ

ساز چنگ به عنوان قدیمی‌ترین ساز سیمی جهان مربوط به شش‌هزار سال پیش در خوزستان ایران یافت شده‌است. چنگ سازی رشته‌ای است که با انگشت نواخته می‌شود.  غالباً از چوب‌های گردو و افرا ساخته شده و از سازهای گران‌قیمت محسوب می‌شود. در ادبیات پارسی بسیار از این ساز یاد شده‌است وسیاره زهره را چنگ‌زن دانسته‌اند. 

رفت آنگه که کمان افکنی اندر بازو
وقت آنست که بنشینی وبرداری چنگ. فرخی

همچو چنگم سر تسلیم و ارادت در پیش
تو بهر ضرب که خواهی بزن و بنوازم. سعدی

دف

دَف، یکی از سازهای کوبه ای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقه‌ای چوبی است که به آن حلقه‌های فلزی آویخته شده و پوست نازکی از جنس پلاستیک یا چرم و پوست حیوانات بر حلقهٔ چوبی کشیده‌اند و آن با ضربه‌های انگشت و کف دست می‌نوازند.

خوش نبود با نظر مهتران
بر دف او جز کف خنیاگران. نظامی

دهل

طبل بزرگ است. 

به غیر از عشق آواز دهل بود
هر آوازی که درعالم شنیدم. مولوی

رَباب

از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر و در قدیم دارای دو سیم بوده و آن را با کشیدن کمانه یا آرشه می نواخته اند. رباب اساساً سازی محلی است و در نواحی خراسان و افغانستان معمول است.

بنالم ایرا با من فلک همی کند آنْک
بزخم زخمه بر ابریشم رباب کنند. مسعود سعد 

سرنا

از سازهای بادی که از لوله ای دراز چوبی یا فلزی با چند سوراخ تشکیل شده.

دردا که چنگ عمرشد از ساز و بدتر آنک
سرنای گم ببوده ما هم پدید نیست.خاقانی

طبل

از آلات موسیقی شبیه دایره و دارای دیواره بلند چوبی یا فلزی که در یک طرف یا هر دو طرف آن پوست نازکی کشیده شده و با دو تکه چوب نواخته می شود.طبل یکی از قدیمی‌ترین و پرکاربردترین سازهای دنیا به‌شمار می‌رود، و طرح اولیه آن طی صدها سال بدون هیچ تغییری ثابت مانده‌است.

چو خورشید بر چرخ بگشاد راز
سپهدار جنگی بزد طبل باز. فردوسی

طنبور

از آلات موسیقی دارای دسته بلند و کاسه کوچک شبیه سه تار.تنبور را با چهار انگشت دست راست و بدون استفاده از مضراب مصنوعی می‌نوازند و تکنیک‌های دست چپ آن شبیه دیگر سازهای زهی دسته دار مانند تار و سه تار است.

همانگاه طنبور در بر گرفت
سرائیدن ازکام دل درگرفت.فردوسی

قانون

از آلات موسیقی شبیه سنتور که خرک های متعدد دارد و با مضراب هایی بر انگشتان دست نواخته می شود.قانون از سازهایی است که از کهن در موسیقی ایرانی به کار می‌رفته و توانایی بیان گوشه های موسیقی ایرانی را دارد؛ ولی مدت مدیدی است که در ایران ناشناخته مانده، در حالی که در کشورهای همجوار سال‌ها است که از این ساز استفاده شده‌است. 

خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش
که ساز شرع از این افسانه بی قانون نخواهد شد. حافظ

کَرنا

کرنا یکی از کهن‌ترین سازهای بادی ایران است . واژه «کرنا» از دو بخش تشکیل شده، «کَر» یا «کار» به معنای جنگ و «نا» یا «نای» به معنای نی یا شیبور. و در کل کرنا یعنی نای جنگی یا شیبور جنگی.

ز شوریدن ناله کرنای
برافتاد تب لرزه بر دست و پای. نظامی

کمانچه

ساز زهی آرشه ای با کاسه ای به صورت کُرۀ ناقص و متصل به یک دسته باریک که در هنگام نواختن معمولاً به صورت عمودی بر روی زمین یا پای نوازنده قرار می گیرد.

به رسم رفته چو رامشگران و خوش دستان
یکی بساخت کمانچه یکی نواخت رباب.مسعود سعد

نی

ساز بادی از ساقۀ گیاه نی یا چوب باریک و توخالی با چهار تا شش سوراخ در یک سمت و یک سوراخ در سمت دیگر.

بشنو از نی چون حکایت می کند
وز جداییها شکایت می کند. مولوی