اردک

پرنده ای اهلی و شناگر با پاهای پرده دار و پرهای رنگین که قادر به پرواز نیست.

 چنان برق خصومت شد جهان تاب

که اردک می پراند موج از آب. سلیم تهرانی

باز

پرنده ای شکاری، با منقار خمیده، چنگال های قوی، و پرهای قهوه ای سیر که بیشتر در کوه ها به سر می برد و در قدیم آن را برای شکار کردن جانوران تربیت می کردند:

باز را در قفس چه کار بود
جای اودست شهریار بود.سنایی

 

 

باشه

باشه که امروزه به آن، دلیچه می گویند،  جانوری است شکاری از جنس زردچشم و کوچکتر از باز .

گاه رهواری چو کبک و گاه جولان چون عقاب
گاه برجستن چو باشه گاه برگشتن چو باز.منوچهری

بط

همان مرغابی است.

گویی بط سپید جامه بصابون زده ست
کبک دری ساقها در قدح خون زده ست.منوچهری

بلبل

 پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری. بلبل  به خاطر آواز زیبایش معروف است .

دانی چه گفت مرا آن بلبل سحری
توخود چه آدمیی کز عشق بی خبری.سعدی

پرستو

پرنده ای کوچک و مهاجر با بال های دراز و نوک تیز، دم دوشاخه، و پرهای سیاه که زیر سینه اش خاکستری یا حنایی رنگ است. بیشتر در سقف خانه ها لانه می گذارد و حشراتی از قبیل مگس و پشه را می خورد.

لبان لعل چون خون کبوتر
سواد زلف چون پَرِّ پرستو. سعدی

تذرو

مرغی صحرایی شبیه به خروس است. بعضی آنرا با قرقاول اشتباه گرفته اند اما خروس دشت از قرقاول زیباتر است. متاسفانه با خشک شدن قنات ها و استخر های واقع در بیابان نسل خیلی پرندگان صحرا منقرض شده است.

گشت نگارین تذرو پنهان در مرغزار
همچو عروس غریق در بن دریای چین. منوچهری

تیهو

پرنده ای است شبیه به کبک لیکن از کبک کوچکتر است . تیهو پرهای خاکستری مایل به زرد و خال های سیاه رنگ در زیر سینه دارد. 

ز تیهو و دراج و کبک و تذرو
نیابی تهی سایه بید و سرو. نظامی

جغد

پرنده ای وحشی با چهرۀ پهن، چشم های درشت، پاهای بزرگ، و منقار خمیده که در برخی از انواع آن، در دو طرف سرش دو دسته پَر شبیه شاخ قرار دارد. بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند. به شومی و نحوست معروف است،

خان و مان جغد ویران است و بس
نشنود اوصاف بغداد و طبس.مولوی

چکاوک

 پرنده ای کوچک و خوش آواز شبیه گنجشک با تاج کوچکی بر روی سر.

تا چکاوک بست موسیقار بر منقار خویش
ارغنون بسته ست بلبل بر درخت ارغوان. امیرمعزی

حواصل

همان حواصیل است که مرغی است سپید و شبیه لک لک، دارای منقار بلند و گردن، دراز و پاهای دراز که بیشتر بر کناره آبها می نشیند.

زرین همای چتر سپهر است بال تو
بی بال چون حواصل آگین چه مانده ای. خاقانی

خرچال

مرغی است بزرگ از جنس هوبره که بیشتر در آب است. 

شکار باز خرچال و کلنگ است
شکار باشه ونج است و کبوتر. عنصری

خروس

مرغ نر خانگی از راسته ماکیان است. خروس ها هیکلی زورمند و یال و پرهایی بسیار زیبا دارند. اصل این پرنده از کشورهای گرمسیری است ولی امروز بصورت پرنده اصلی بتعداد زیاد در همه نقاط عالم یافت میشود.

شب تیره هنگام بانگ خروس
از آن دشت برخاست آوای کوس.فردوسی

درّاج

پرنده ای شبیه کبک، با پرهای خالدار سیاه و سفید. دراج به خانواده قرقاول ها تعلق دارد. پرندگانی خشکی زی که پاهایی فاقد پر، بال های کوتاه و گرد، پروازی سنگین، مستقیم و پر سر و صدا دارند.

همه بیشه و آبهای روان
به هر جای دراج و قمری نوان. فردوسی

زاغ

مرغی سیاه به شکل کلاغ کوچک است که هیچ جای او سفید نباشد و پایهای او سرخ باشد. زاغ منقار سرخ دارد و در چشم او دایره ای سفید است. 

روی او در گیسوی چون پر زاغ
همچو خورشیدی همه چشم و چراغ. عطار

زغن

بعضی گفته اند که زغن گنجشک سیاه است. پرنده ای شبیه کلاغ و کمی کوچک تر از آن که جانوران کوچک را شکار می کند.

زآن گل و بلبل که در آن باغ دید
ناله مشتی زغن و زاغ دید. نظامی

سار

پرنده ای است سیاه و خوش آواز که خالهای سفید ریزه دارد.

فغان ز درد دل سار و ناله سحرش
که هست درد دل سار علت ساری. سلمان ساوجی

شاهین

پرنده ای شکاری از خانوادۀ باز، با منقار کوتاه، دم بلند، چنگال های قوی. شاهین یکی از مرغان شکاری بسیار جسور و باشهامت است و با وجود آنکه از قوش کوچکتر است ، به علت جسارتی که دارد گاهی به عقاب و قوش حمله می کند. این پرنده هوشیار و چالاک در همه جا دیده می شود.

هزار کبک ندارد دل یکی شاهین
هزار بنده ندارد دل خداوندی. شهید بلخی

شترمرغ

پرنده ای با گردن و پاهای دراز و سر و بال های کوچک که نمی تواند پرواز کند ولی به سرعت می دود.  حیوانی است که گردن و سر آن به شتر ماند و پرهای آن به مرغ.

شترمرغ دیدند جایی گله
دوان هر یکی چون هیونی یله. فردو سی

طاووس

پرنده ایست که اصلش از هند و مالزی است . دارای پرهای زیباست و صدای بلند و تا حدی ناراحت کننده دارد . پر این پرنده چتر زیبایی با دم خود می سازد. به سبب پرهای زیبا طاووس را به عنوان یک پرنده زینتی نگهداری می کنند . 

وز لطافت که هست در طاوس
کودکان می کنند بال و پرش.سعدی

طوطی

 پرنده ایست  دارای پرهایی سبز و زرد و قرمز زیبا و دارای نوک قوی و ضخیم و منقار بالایی بسیار خمیده و قرمز رنگ. دو انگشت در جلو و دو انگشت در عقب دارد. طوطی از پرندگان نواحی استوایی است و در افریقای غربی و هندوستان و هندو چین فراوان است و به سبب زبان عضلانی که دارد می تواند به آسانی اصوات را تقلید کند . 

اگر طوطی زبان می بست در کام
نه خود را در قفس میدید و نه دام. وحشی بافقی

عصفور

همان گنجشک است. 

آخر ز هلاک ما چه خیزد
سیمرغ چه میکند به عصفور. سعدی

عقاب

پرندۀ شکاری بزرگ با چنگال های قوی و چشم های تیزبین که جانوران کوچک از قبیل خرگوش یا روباه را شکار می کند.

 این پرنده بسیار جسور و پر جرات است و نسبت به دیگر پرندگان شکاری قدرت و شجاعتی مخصوص دارد و به همین دلیل شاه پرندگان نام گرفته است. 

جز شکار مردم هشیار هیچ
نیست چیزی کار این پران عقاب.ناصرخسرو

غاز

پرنده ای شناگر، بزرگ تر از مرغابی و کوچک تر از قو، با گردن دراز، و پاهای پرده دار .

غاز اگر پهلو زند در باد عدل پهلوان
چرخ عنقاوار متواری شود از بیم غاز. سوزنی

فاخته

پرنده ای خاکی رنگ است، کوچک تر از کبوتر، با طوق دور گردن.صدایش نرم و حزن انگیز است. 

فاخته در بزم باغ گویی خاقانی است
در سر هر شاخ سرو شعرسرای آمده ست. خاقانی

قمری

پرنده ایست خاکی رنگ و کوچکتر از کبوتر که طوقی در گردن دارد. این پرنده را در تمام نقاط ایران می‌توان یافت، حتی در مناطقی که بسیار گرم و سرد است. این نشان می‌دهد که این پرنده در برابر سرما و گرما مقاومت دارد و در هر آب و هوایی می‌تواند زندگی و تخم گذاری کند.

ندانم نوحه قمری بطرف جویباران چیست
مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی.حافظ

کبک

پرنده ای است وحشی با دم کوتاه و پرهایی به رنگ خاکی که زیبایی راه رفتنش مَثَل است . 

خاقانی آن کسان که طریق تو می روند
زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست.خاقانی

 این پرنده بیشتر در کوهسارها زیست کند.در حدود هشت گونه از این پرنده شناخته شده که همه در نقاط کوهستانی آسیا و اروپا می زیند. معمولاً این پرنده در اماکن بدون درخت و باصطلاح روباز زندگی می کند و روی شاخه ها نمی رود. 

خرامیدن کبک بینی به شخ
تو گویی ز دیبا فکنده است نخ. ابوشکور بلخی

کبوتر

پرنده ایست با پرواز عالی و با استقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است. کبوتر دارای بالهای دراز و پاهای کوچک و نازک و منقار ضعیف است. 

 

ز نیکنامی سعدیست پای بند غمت
زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی. سعدی

کرکس

پرنده ای درشت، با منقار قوی، گردن بدون پر، بال های بلند، و دید قوی که معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند.

بر سر آن جیفه گروهی نزار
بر صفت کرکس مردارخوار. نظامی

کلاغ

پرنده ای حرام گوشت با پرهای سفید و سیاه و منقار سیاه که حشرات و جانوران کوچک را شکار می کند.

از کلاغ آموز پیش از صبحدم برخاستن
کزحریصی همچو خوکی تندرست و ناتوان.سنایی

کلنگ

پرنده ای است کبودرنگ و درازگردن بزرگتر از لک لک. کلنگ بلندپرواز مانند غاز است و غالباً بر لب آبها نشینند و بر هوا یک دسته آن به ترتیب و قطار و نظام پرواز کند. 

اندر هوا قطار خروشان کلنگ بین
چون بر طریق تنگ یکی گشن کاروان.قطران

گنجشک

پرنده کوچکی است خاکی رنگ. گنجشک از اقسام دانه ها و حشرات تغذیه می کند . لانه اش را در شکاف دیوار ها و علفهای مزارع و سوراخ تنه درختان می سازد. 

گفتم آتش رسد به هیبت او
گفت گنجشک کی رسد به عقاب. عنصری

مرغابی

 پرنده ای آبزی است با پاهای پرده دار و کوتاه، گردنِ دراز، و نوکِ پهن.

تفکر کن در این معنی تو در شاهین و مرغابی
گریزان است این از آن و آن بر این ظفر دارد. ناصرخسرو

هدهد

همان شانه به سر است. پرنده ای خاکی رنگ، کوچک تر از کبوتر با خال های زرد، سیاه، و سفید که روی سرش دسته ای پَر به شکل تاج یا شانه دارد. در خوش خبری به او مثل می زنند.

ز نام خود به طمع اوفتاد غافل از این
که هدهدی نشود پادشا به یک افسر.قاآنی

همای

پرنده ای با چثه درشت از تیره لاشخورها و شبیه شاهین که استخوان می خورد. به باور قدما اگر سایه اش بر سر کسی بیفتد آن شخص سعادتمند می شود.

همچون مگس به ریزه کس ننگریستم
هرچند چون همای همایون نیامدم. عطار